حدیث قدسی
حدیث قدسی سخنی است که پیامبراکرم(ص) آن را از قول خداوند گزارش کرده باشد. بیشتر احادیث قدسی در موضوعات اخلاقی، صفات الهی و ماجراهای انبیاء پیشین است. احادیث معروفی همچون حدیث سلسلةالذهب، حدیث لولاک، حدیث معراج، حدیث کنز مخفی و روایت لا فتی الا علی ازجمله احادیث قدسی هستند. تعداد احادیث قدسی در منابع شیعه و اهل سنت تا حدود ۱۰۰۰ روایت نیز شمرده شده است.

محدثان چند وجه افتراق بین احادیث قدسی و قرآن بیان کردهاند که مهمترین آنها، این است که برخی امور از قبیل: اعجاز، تواتر، عدم جواز لمس بدون طهارت و کفرِ منکر آن از اختصاصات قرآن است. افزون بر اینکه هم لفظ و هم معنای قرآن از طرف خداوند است؛ برخلاف حدیث قدسی که فقط معنا لزوما از طرف خداست. برخی معتقدند تنها قرآن از طریق جبرئیل دریافت شده و در دریافت حدیث قدسی لزوماً این واسطه وجود نداشته است.
وحیانی بودن احادیث قدسی مورد اختلاف است. بیشتر این احادیث به واسطه انس بن مالک، ابوهریره، ابن عباس و حضرت علی(ع) نقل شده است. بررسی ماهیت و ویژگیهای احادیث قدسی در کتب علوم حدیث و علم درایه آمده و کتب مستقلی نیز این روایات را جمعآوری کرده است.
جایگاه و تعریف
نزدیک به ۱۰۰۰ روایت از روایات، جزو احادیث قدسی هستند[۱] که در موضوعات اخلاقی، صفات الهی و ماجراهای انبیاء پیشین میباشند[۲] و برخی از آنها، ازجمله حدیث لولاک، حدیث کنز مخفی و حدیث معراج جزو احادیث مشهور بهشمار میروند. بررسی ماهیت و ویژگیهای احادیث قدسی در کتب علوم حدیث[۳] و علم درایه آمده است[۴] و کتب مستقلی نیز این روایات را جمعآوری کرده است.[۵]
حدیث قدسی در لغت بهمعنای روایت پاک است. (منسوب به قُدْس به معنای پاکی و طهارت)[۶] در اصطلاحِ علوم حدیث، حدیث قدسی سخنی دانسته شده که پیامبر اکرم(ص) آن را از قول خداوند گزارش کرده باشد.[۷]
گفته شده این اصطلاح اولین بار در قرن هفتم هجری توسط حمیدالدین علی بن محمد راشی (م۶۶۷ق) استعمال شده است.[۸] پس از او، در آثار عبدالله بن حسن طیبی (م۷۴۳ق)،[۹] قیصری (م۷۵۱ق)،[۱۰] شهید اول (م۷۸۶ق)،[۱۱] کرمانی (م۷۸۶ق)،[۱۲] جُرجانی (۸۱۶ق)[۱۳] و ابن حجَر عسقلانی (م۸۵۲ق)[۱۴] نیز تعبیر حدیث قدسی دیده میشود. به حدیث قدسی، حدیث الهی و حدیث ربانی نیز گفته شده است.[۱۵]
تفاوت حدیث قدسی با قرآن و سایر روایات
از آنجا که تعریف ارائه شده از حدیث قدسی، شامل قرآن کریم نیز میشود، محدثان وجوه افتراقی بین احادیث قدسی و قرآن بیان نمودهاند. همچنین تفاوت آن با روایات نبوی دیگر در کلمات محققان بیان شده است.
تفاوت حدیث قدسی با قرآن
شیخ بهائی تنها به یک تفاوت بین قرآن و احادیث قدسی اشاره کرده،[۱۶] در حالیکه برخی نُه تفاوت[۱۷] و برخی تا ۱۴ تفاوت ذکر کردهاند.[۱۸]
مهمترین تفاوتهای حدیث قدسی با قرآن، عبارتاند از:
- آیات قرآن جنبه اعجاز و تحدّی دارد، در حالیکه حدیث قدسی اعجاز و تحدّی ندارد.[۱۹]
- آیات قرآن را بدون طهارت نمیتوان لمس کرد، ولی لمس الفاظ احادیث قدسی اگر نام خداوند در آن نباشد اشکال ندارد.[۲۰]
- از آیات قرآن میتوان در نماز استفاده کرد، امّا از احادیث قدسی خیر.[۲۱]
- انکار قرآن موجب کفر است، اما انکار احادیث قدسی نه.[۲۲]
- آیات قرآن قطعیالصدور هستند و به تواتر به اثبات رسیده و قطعاً تحریف ناپذیرند، در حالی که احادیث قدسی ظنیالصدور و خبر واحد هستند.[۲۳]
- افزون بر معانی، خود الفاظ قرآن نیز از طرف خداوند است، در حالیکه امکان دارد لفظ حدیث قدسی از پیامبر(ص) باشد.[۲۴]
طبق مبنای کسانی که الفاظ احادیث قدسی را همچون سایر احادیث، از خود پیامبر اکرم(ص) میدانند،[۲۵] قطعا حدیث قدسی وحی نیست. اما برخی، الفاظ احادیث قدسی را هم مثل قرآن، از طرف خداوند دانستهاند.[۲۶] این ادعا به برخی از علمای سلف نیز منسوب شده است.[۲۷] ماهیت احادیث قدسی گاه به کلی غیر وحی تلقی شده[۲۸] و گاه در مقابل قرآن، که وحی جلی است، وحی غیرجلی نام گرفته است.[۲۹]
تفاوت حدیث قدسی با سایر روایات
به گفته کرمانی در شرح صحیح بخاری، درست است که طبق آیات ۳ و ۴ سوره نجم، همه احادیث پیامبر از جانب خداست، اما تفاوت حدیث قدسی با سایر روایات نبوی در تأکید و تصریح پیامبر بر انتساب این روایات به خداوند است.[۳۰]
ویژگیهای احادیث قدسی
در مورد اعتبار احادیث قدسی، تعداد آنها، نحوه دریافت، راویان و مضمون و محتوای احادیث قدسی اختلافاتی وجود دارد که بهاجمال مطرح میکنیم:
اعتبار حدیث قدسی
بیشتر محققان علوم حدیث در بخش مقدماتی آثار خود در مورد اعتبار احادیث قدسی سخن گفتهاند.[۳۱] برخی، احادیث قدسی را در بخش مشترک بین حدیث صحیح و حدیث ضعیف آوردهاند[۳۲] و برخی دیگر به وجود انواع مختلف حدیث صحیح، حدیث حسن و ضعیف این احادیث اشاره کردهاند.[۳۳] برخی محدّثان اهل سنت، احادیث قدسی مشهوری همچون حدیث کنز مخفی و حدیث لولاک را نامعتبر دانستهاند.[۳۴] برخی از محققان نزدیک به نیمی از احادیث قدسی را جزو احادیث ضعیف برشمردهاند.[۳۵] البته به باور برخی از پژوهشگران، بسیاری از این احادیث در منابع حدیثی معتبر و دست اول اهل سنت و شیعه موجود است و حتی به صورت مشترک نقل شدهاند.[۳۶]
تعداد احادیث قدسی
درباره تعداد احادیث قدسی اقوال مختلفی وجود دارد. در برخی منابع شمار آنها ۱۰۰ حدیث،[۳۷] در برخی دیگر، ۲۰۰ حدیث،[۳۸] در برخی نزدیک به ۴۰۰ روایت[۳۹] و در برخی نزدیک به ۹۰۰ روایت رسیده است.[۴۰] حاج احمد در کتاب موسوعة الاحادیث الصحیحة و الضعیفه تا ۹۱۹ حدیث (اعم از رویات صحیح و ضعیف) را جزو احادیث قدسی ذکر کرده است.[۴۱] حسینی امینی نیز در کتاب خود، احادیث قدسی مشترک بین شیعه و اهل سنت را ۴۰۰ روایت دانسته است.[۴۲]
نحوه دریافت حدیث قدسی
درباره اینکه پیامبر اکرم(ص) احادیث قدسی را چگونه از جانب خداوند دریافت میکرده، اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند پیامبراکرم(ص) تنها قرآن را از طریق جبرئیل دریافت کرده و در دریافت حدیث قدسی لزوماً این واسطه وجود نداشته است.[۴۳] هرچند برخی، انتقال حدیث قدسی به واسطه جبرئیل را هم ممکن دانستهاند.[۴۴] راههای انتقال احادیث قدسی عمدتاً خواب، الهام و امثال آنها دانسته شده است.[۴۵]
راویان احادیث قدسی
به گفته عبدالسلام علّوش مؤلف کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، از میان صحابه بیشترین احادیث قدسی را به ترتیب انس بن مالک، ابوهریره، ابن عباس و حضرت علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کردهاند.[۴۶] اما در منابع حدیثی شیعه، احادیث قدسی عمدتاً از طریق ائمه(ع) از قول پیامبراکرم(ص) و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خداوند،[۴۷] پیامبران پیشین[۴۸] و جبرئیل[۴۹] نقل شدهاند. برخی احادیث قدسی متضمن سخن گفتن خدا با پیامبران خود بهویژه حضرت موسی و حضرت داود و نقل مطالبی از کتب آسمانی گذشته است.[۵۰]
مضمون و محتوای احادیث قدسی
محتوای اصلی احادیث قدسی، مطالب عرفانی و اخلاقی، تهذیب نفس، تشویق به اخلاص، توبه و استغفار، ذکر فضائل کارهای نیک، ترغیب به مجالست با افراد صالح و حُسن معاشرت با مردمان، انجام امر به معروف و نهی از منکر، بیان فضل و کرم و جود الهی در پاداش دادن به بندگان و سرگذشت پیامبران پیشین است.[۵۱] در حوزه احکام فقهی، در این نوع احادیث، تشریع هیچ امر واجبی ذکر نشده و تنها بر ثواب و عقاب اعمال و اهمیت جایگاه کارهای دینی و عموماً مستحب تأکید شده است..[۵۲] در کتب احادیث قدسی شیعی، برخی از احادیث که متضمن اثبات امامت و حقانیت ائمه(ع) هستند، جداگانه طبقهبندی شدهاند.[۵۳]
همچنین بخشی از احادیث قدسی در مورد گفتگوی خداوند در روز قیامت با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است.[۵۴] بخشی دیگر نیز به سخنانی که پیامبر اکرم(ص) در شب معراج دریافت کرده (اسرار وحی) اختصاص دارد.[۵۵] چنانچه دعاهای شب معراج هم تحت عنوان «ادعیةالسر»[۵۶] گردآوری شده است.[۵۷]
گفته شده[۵۸] با توجه به مضمون احادیث قدسی، مهمترین قلمروی تحت تأثیر این روایات، مکتوبات عرفانی و اخلاقی بوده و بسیاری از آموزههای صوفیه تحت تأثیر این احادیث شکل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است،[۵۹] بهگونهای که بعدها بیشترین کاربرد این احادیث در آثار ابن عربی ملاحظه میشود.[۶۰] اما استفاده از احادیث قدسی به آثار عرفانی و اخلاقی منحصر نشده و در برخی آثار فقهی[۶۱] و حتی برخی کتب اصول فقه[۶۲] نیز استشهاد به آنها دیده میشود.[۶۳]

چند نمونه از احادیث قدسی
- حدیث سلسلةالذهب
- حدیث لولاک
- حدیث معراج
- حدیث کنز مخفی
- روایت لا فتی الا علی
تکنگاریها
ابتدا احادیث قدسی در ابواب مختلف کتب روایی اهل سنت و شیعه پراکنده بود،[۶۴] اما بعدها این روایات در تألیفات مستقلی گرد آمد. قدیمیترین کتاب در این زمینه، المواعظ فی الاحادیث القدسیة، منسوب به غزالی، دانسته شده،[۶۵] ولی در صحت این انتساب تردید شده است.[۶۶] اگر این تردید صحیح باشد، کتاب الاحادیث الالهیة تألیف ظاهر بن طاهر بن محمد نیشابوری قدیمیترین اثر در اینباره خواهد بود.[۶۷] پس از نیشابوری، افرادی همچون ابن عربی، ملاعلی قاری، عبدالرؤوف مناوی و محمد مدنی آثاری در زمینه احادیث قدسی تدوین کردهاند.[۶۸]

از میان علمای شیعه کهنترین اثر کتاب البلاغ المبین، منسوب به سید خلف حویزی (متوفی ۱۰۷۴ق) دانسته شده،[۶۹] که بنابر نظر برخی اثبات اقدمیت آن دشوار است.[۷۰] پس از آن، الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة از شیخ حر عاملی، قدیمترین اثر در این موضوع است.[۷۱] این کتاب با عنوان «کلیات حدیث قدسی» به فارسی نیز ترجمه شده است.
در دوران معاصر هم در زمینه جمعآوری و تبویب احادیث قدسی آثار مهمی پدید آمده، که از آن جمله است:
- موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة، اثر یوسف حاج احمد.
- الجامع فی الاحادیث القدسیة، اثر عبدالسلام علّوش.
- الاحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعة، اثر محسن حسینی امینی.
پانویس
- ↑ حاج احمد، موسوعة الاحادیث القدسیه الصحیحه و الضعیفه، ۱۴۲۴ق.
- ↑ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۳۹ـ۴۱.
- ↑ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۳؛ قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ۱۴۲۲ق، ص۶۶ـ۶۷؛ طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۲۷.
- ↑ شیخ بهائی، الوجیزه، ۱۳۹۰ق، ص۴.
- ↑ بهعنوان نمونه: علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، ۱۴۲۲ق؛ حرّ عاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، مکتبة المفید؛ حسینی امینی، الأحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعه، ۱۴۲۵ق.
- ↑ ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۶۳؛ ابن اثیر، النهایه، موسسه اسماعیلیان، ج۴، ص۲۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۸.
- ↑ شیخ بهائی، الوجیزه، ۱۳۹۰ق، ص۴؛ تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۲۹.
- ↑ تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۳۰
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۲
- ↑ شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، قسم۱، ص۷۵، قسم۲، ص۱۰۷و۱۸۱.
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹.
- ↑ جرجانی، تعریفات، ۱۴۰۵ق، ص۱۱۳.
- ↑ ابن حجر، فتح الباری، افست، ج۱۳، ص۴۰۹.
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹؛ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ شیخ بهائی، الوجیزه، ۱۳۹۰ق، ص۴.
- ↑ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۷.
- ↑ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص ۳۶ـ۳۸.
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹؛ تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۳۰.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۰.
- ↑ مدنی، الاتحافات السنیه، دارالمعرفه، ص۱۹۰.
- ↑ حسینی امینی، الأحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعه، ۱۴۲۵ق، ص۸.
- ↑ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۷؛ طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۹۶.
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹؛ تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۳۰.
- ↑ جرجانی، تعریفات، ۱۴۰۵ق، ص۱۱۳؛ قاری، معجم الاحادیث القدسیة الصحیحة و معها الاربعون القدسیة، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۴؛ قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ۱۴۲۲ق، ص۶۶ـ۶۷؛ طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۲۷.
- ↑ کرمانی، ج ۹، ص۷۹؛ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۲.
- ↑ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۱۳ـ۱۴.
- ↑ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۲.
- ↑ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۶.
- ↑ کرمانی، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ۱۴۰۱ق، ج۹، ص۷۹.
- ↑ قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ۱۴۲۲ق، ص۶۴؛ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۱۲۲ـ۱۲۳.
- ↑ طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
- ↑ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۵.
- ↑ عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۳۲و۱۶۴؛ حاج احمد، موسوعة الاحادیث القدسیه الصحیحه و الضعیفه، ۱۴۲۴ق، ص۴۵۲.
- ↑ حاج احمد، موسوعة الاحادیث القدسیه الصحیحه و الضعیفه، ۱۴۲۴ق.
- ↑ حسینی امینی، الأحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعه، ۱۴۲۵ق، ص۹.
- ↑ قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ۱۴۲۲ق، ص۶۴؛ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۴۷.
- ↑ طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۹۶.
- ↑ مناوی، الاتحافات السنیه بالاحادیث القدسیه، ۱۳۹۸ق.
- ↑ مدنی، الاتحافات السنیه بالاحادیث القدسیه، دارالمعرفه.
- ↑ حاج احمد، موسوعة الاحادیث القدسیه الصحیحه و الضعیفه، ۱۴۲۴ق.
- ↑ حسینی امینی، الأحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعه، ۱۴۲۵ق، ص۹.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۳۰.
- ↑ قاری، معجم الاحادیث القدسیة الصحیحة و معها الاربعون القدسیة، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۳.
- ↑ قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ۱۴۲۲ق، ص۶۶.
- ↑ علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، ۱۴۲۲ق، ص۱۷ـ ۷۷، ۱۲۲ـ۱۵۷، ۱۸۷ـ۲۰۱، ۲۹۲ـ۳۵۸
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۷ـ۴۹۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰، ج۲، ص۵۴۹.
- ↑ حرّ عاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، مکتبة المفید، ص۳۱ـ۸۱، ۹۶؛ علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، ۱۴۲۲ق، ص۵۵۴ـ ۵۹۹، ۶۱۱.
- ↑ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۳۹ـ۴۱.
- ↑ نفیسی، «حدیث قدسی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲.
- ↑ حرّعاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، مکتبة المفید، ص۲۰۱ـ۳۱۵؛
- ↑ علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، ۱۴۲۲ق، ص۶۲۴ـ۷۴۹، ۸۲۳ـ۸۷۹
- ↑ تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۶۲۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۹۶ـ۳۹۸.
- ↑ نفیسی، «حدیث قدسی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲.
- ↑ نفیسی، «حدیث قدسی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲.
- ↑ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۸۳ش، ص۲۹، ۱۵۵، ۴۰۷، ۴۴۶؛ نجم رازی، مرصاد العباد، ۱۳۶۵ش، ص۱۸۵.
- ↑ ابن عربی، الفتوحات المکیة، سفر۲، ص۱۸۶، سفر۶، ص۲۳۴، سفر۱۰، ص۱۵۱، سفر۸، ص۲۹۴.
- ↑ مسلم بن حجاج، ج ۲، ص۹؛ شهید ثانی، ج ۲، ص۷۵؛ طباطبائی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۳۲۹؛ شوکانی، ج۴، ص۳۰۰
- ↑ شهید اول، قسم۱، ص۷۵؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۴۰؛ میرزای قمی، ج۱، ص۴۰۹.
- ↑ نفیسی، «حدیث قدسی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۸، ص۱۹۵، ۲۰۰، ۲۰۵؛ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۲.
- ↑ مرعشلی، مصادر الدراسات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ غزالی، مقدمه عبدالحمید صالح حمدان، ص۵ـ۷
- ↑ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۵۳.
- ↑ مرعشلی، مصادر الدراسات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵؛ بلوشی، الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ۱۴۱۴ق، ص۵۳ـ۶۰، ۶۷ـ ۷۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۴۱، ج۵، ص۲۷۱.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ج۵، ص۴۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۷۱؛ حرّ عاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، مکتبة المفید، ص۴.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی الحدیث و الاثر، قم، موسسه اسماعیلیان، بیتا.
- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، بیروت، چاپ افست، بیتا.
- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغه، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، ۱۴۰۴ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- ابوشهبه، محمد، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، جده، عالم المعرفه، ۱۴۰۳ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، استانبول، چاپ محمد ذهنی افندی، ۱۴۰۱ق.
- تهانوی، محمداعلی بن علی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
- جرجانی، علی بن محمد، کتاب التعریفات، بیروت، چاپ ابراهیم ابیاری، ۱۴۰۵ق.
- حاج احمد، یوسف، موسوعة الاحادیث القدسیه الصحیحه و الضعیفه، دمشق، مکتبة ابن حجر، ۱۴۲۴ق.
- حرّ عاملی، محمد بن حسن، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، مکتبة المفید، بیتا.
- حسینی امینی، محسن، الأحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعه، تحت اشراف محمدعلی تسخیری، تهران، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، ۱۴۲۵ق.
- شیخ بهائی، محمد بن حسین، الوجیزة فی الدرایه، قم، بصیرتی، ۱۳۹۰ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد فی الفقه و الاصول و العربيه، قم، مکتبة المفید، بیتا.
- صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، المکتبة الحیدریه، ۱۴۱۷ق.
- طحان، محمود، تیسیر مصطلح الحدیث، کویت، مرکز الهدی للدراسات، ۱۴۰۴ق.
- عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء و مزیل الالباس، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- علّوش، عبدالسلام، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
- قاری، علی بن سلطان محمد، معجم الاحادیث القدسیة الصحیحة و معها الاربعون القدسیة، بیروت، دار الکتب العربیه، ۱۴۱۳ق.
- قاسمی، محمدجمال الدین، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۴۲۲ق.
- قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، تهران، چاپ جلال الدین آشتیانی، ۱۳۷۵ش.
- کرمانی، محمد بن یوسف، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مامقانی، محمدرضا، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، قم، ۱۴۱۳ق.
- مرعشلی، یوسف، مصادر الدراسات الاسلامیة و نظام المکتبات و المعلومات، بیروت، دار البشائر الاسلامیه، ۱۴۲۷ق.
- مدنی، الاتحافات السنیه بالاحادیث القدسیه، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- مناوی، عبدالرئوف، الاتحافات السنیه بالاحادیث القدسیه، بیروت، مؤسسة الزعبی، ۱۳۹۸ق.
- نفیسی، شادی، «حدیث قدسی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲.
- هجویری، علی بن عثمان، کشف المحجوب، تهران، طهوری، ۱۳۸۳ش.